چطور شرکتها در مسیر رشد، مسیر خود رو گم میکنن
خیلی از شرکتها وقتی رشد میکنن، یه مشکل تکراری براشون پیش میاد: هرچی بزرگتر میشن، کارها پیچیدهتر میشه، بوروکراسی زیاد میشه و مدیرها کمکم از مشتری و خط مقدم فاصله میگیرن. اون انرژی و تمرکز روزای اول هم از بین میره. شرکت انگار هویت و روح اولیهاش رو از دست میده.
اخیرا درگیر مطالعه کتاب "ذهنیت موسس" بودم که دقیقا به بررسی این موضوع و راهکارهاش میپردازه. توی کتاب ذهنیت موسس سه تا نکته مهم گفته شده برای اینکه این انرژی دوباره برگرده:
- تمرکز دوباره روی مأموریت اصلی و مشتری
- نزدیک بودن به خط مقدم و واقعیتهای بازار
- ساختن حس مالکیت توی همه آدمهای سازمان
اولین راهکارش من رو یاد کتاب "با چرا شروع کنید" از سایمون سینک انداخت. سینک در این کتاب میگه که باید همیشه از «چرایی» شروع کنیم. وقتی سازمانها چراییشون رو فراموش کنن، مسیرشون گم میشه. موسسها معمولاً با یه مأموریت روشن برای تغییر دنیا یا رفع یک نیاز مشخص شروع میکنن. این تمرکز روی ماموریت و چرایی، انرژی زیادی میده به همه میده و برای مشتریها هم جذابه.
یه مثال خوبی که در این کتاب آورده مربوط به شرکت اپل هست. وقتی استیو جابز رفت، اپل تمرکزشو از دست داد. از ماموریت اصلیش فایده گرفت و محصولاتش معمولی شده بودن. اما وقتی جابز برگشت، اپل دوباره به مأموریت اصلی خودش برگشت: ساختن محصولاتی ساده و زیبا که تجربهی کار با تکنولوژی رو عوض کنن.
منابع انسانی میتونه نقش مهمی در حفظ ذهنیت موسس در شرکت بازی کنه. با طی کردن یه فرآیند خوب باید ماموریت سازمان رو مدون و شفاف کنه و بعد با کمک تیم رهبری، مکانیزمهایی رو طراحی و اجرا کنه تا این ماموریت در سازمان پایدار بمونه. مطالعه دو کتاب زیر در این مسیر مفیده.
لینک کتاب ذهنیت موسس:
https://aryanaghalam.com/book/the-founders-mentality/
لینک کتاب با چرا شروع کنید: