جمعه یادگیری 24: گذر از رنج (قسمت اول)
ویکتور فرانکل، یه روانپزشک اتریشی، در اوایل جنگ جهانی دوم توسط ارتش آلمان نازی دستگیر و به اردوگاه کار اجباری آشویتس فرستاده شد.
رنج های دردناک و مختلفی مثل گرسنگی، بیماری تیفوس، ضرب و شتم و تحمل سرمای سوزناک بدون لباس و کفش مناسب را در این ایام در کنار هزاران زندانی دیگری تحمل کرد و نه تنها زنده ماند، بلکه براساس این تجربه، یک سبک روانشناسی به نام معنا درمانی را ابداع کرد و الهام بخش انسان های زیادی در سراسر دنیا شد. طبق سبک معنا درمانی، هر انسانی برای تحقق یک معنا، که یک رسالت و هدف در خلق دنیایی بهتر است، توسط خداوند آفریده شده و یافتن این معنا بزرگترین محرک انسان در طول بالا و پایین های زندگی است. تنها باید به انسان کمک کرد تا بتواند این معنا را کشف کند.
در بسیاری از موارد این معنا در همین دوران های رنج و چالش کشف می شود. البته بستگی به نگرش انسان نسبت به چنین دوران هایی دارد.
رهبران حقیقی از دل رنج ها پدید می آیند!
وارن بنیس (پدر علم رهبری) و رابرت توماس با بررسی و مصاحبه با برترین رهبران دنیا در طی سه سال دریافتند که تمام این افراد در طول زندگی خود تجربه یک اتفاق ناگهانی، تلخ، رنج آور و چالشی را داشته اند. نوع نگاه و رفتار این افراد در این دوران ها، که به آنها بوته آزمایش می گویند، عامل گذر آنها از این دوران ها و تبدیل شدن به رهبری واقعی بوده است. آنها دریافتند مهارت هایی که به یک انسان کمک می کند تا از شرایط رنج بگذرد و رشد هم یابد، دقیقا همان مهارت هایی است که یک رهبر برتر را می سازد. در صدر این مهارت ها، یافتن معنای زندگی و ترسیم تصویری مثبت از آینده ی پس از بحران است.
در نتیجه، هنگام مواجه با رنج و چالش های سخت و غیر قابل پیش بینی روزگار، آدم ها به دو دسته تقسیم می شوند:
- افرادی مثل خود فرانکل که فعالانه با چالش مواجه می شوند. آنها نه تنها در برابر چالش تسلیم نمیشوند، بلکه از آن بعنوان فرصتی برای یادگیری، بهتر شدن و نشان دادن شایستگی های خود استفاده می کنند. آنها در چنین شرایطی معنای زندگی خود را پیدا کرده و از آن نه تنها برای گذر از دوران رنج و چالش، بلکه برای تبدیل شدن به رهبری حقیقی بهره می برند.
- افرادی که منفعلانه در برابر چالش قرار می گیرند. این افراد یا در برابر چالش تسلیم می شوند یا در بهترین بدون هیچ پیشرفت و کشفی نجات پیدا می کنند.
در این مقاله به بررسی گام هایی خواهیم پرداخت که افراد دسته اول برای کشف معنا و گذر فعالانه از رنج طی می کنند.
فرمول گذر از رنج
برای گذر فعالانه از رنج طبق علم معنا درمانی باید 6 گام طی شود. این 6 گام را می توان در فرمول زیر جمع بندی نمود:
فرمول گذر از رنج = بازتاب + امیدواری + خوشبینی + کشف معنا + حرکت ماشین رفتار + ایجاد حلقه حمایتی
1) بازتاب
در این گام باید شناخت مناسبی از وضع موجود و ابعاد مختلف چالش حاصل شود. این رنج دقیقا چه اثراتی برروی زندگی می گذارد؟ چه موانعی در مسیر اهداف و برنامه ها ایجاد می کند؟ چه تاثیراتی برروی اعمال، افکار و احساسات ما دارد؟ چه منابعی مانند مهارت و دانش برای مقابله با این چالش داریم؟ چه حمایت هایی از محیط بیرونی میتوانیم دریافت کنیم؟
در این گام مهم است تا شناخت مناسبی از آنچه در درون و بیرون خود در دوران رنج می گذرد بدست بیاوریم تا بتوانیم با آگاهی بهتر برای حرکت رو به جلو آماده شویم.
2) امیدواری
نتایج تجارب و تحقیقات ویکتورفرانکل در دوران حضور در اردوگاه های کار اجباری آلمان نازی، او را به یک نتیجه رساند: "هر چند بعضی عوامل و شرایط نامناسب مثل کم خوابی و بی غذایی سبب می شدند تا زندانیان به شکلی از خود واکنش نشان دهند، ولی نهایتا به این اصل می رسیم که سرنوشت زندانی به هر صورتی که در می آمد، محصول و نتیجه ی تصمیمات و انتخابات او بود تا تاثیرات زندگی اردوگاهی."
انتخابی که فرانکل از آن صحبت می کند، انتخاب بین دو نگاه به رنج است: امیدواری یا ناامیدی.
زندانیان ناامید کسانی بودند که نمی توانستند عاقبت و هدفی برای این زندگی خود ببینند. آنان امید به آینده را از دست می دادند، زندگی حال دیگر برایشان معنایی نداشت و ترجیح می دادند چشمان خود را بسته و در گذشته فرو روند. همین امر باعث فرسودگی جسمانی و روانی آنها و سقوطشان می شد.
امیدواری یعنی فکر کردن به آینده. عمده افرادی که از آن همه رنج اردوگاه ها نجات پیدا کردند، نه قوی ترین بودن و نه باهوش ترین. آنها باور داشتند که آینده بیشتر تحت تاثیر انتخاب هایشان است تا شرایط محیطی. در نتیجه پس از بازتاب برروی وضع موجود، به جای تمرکز بر گذشته برروی آینده و دوران پس از رنج متمرکز شدند.
3) خوشبینی
پس از متمرکز شدن بر روی آینده، باید تصویری مثبت از آن ترسیم کرد. خوشبینی یعنی باور به اینکه آینده اتفاقات خوبی برای ما و محیط اطرافمان رقم خواهد زد. البته خوشبینی به معنای نشستن و ترسیم یک تصویر مثبت و فانتزی نیست، بلکه مقدمه ای برای مسئولیت پذیری در قبال آینده مان است. این تصور مثبت قرار است به ما اعتماد به نفس برای تحرک و حس غلبه بر رنج را داده و احساسات منفی را از ما دور کند. اگر درونمان مملو از احساسات و تصاویر منفی از آینده باشد، احتمال کشف معنا و گذر فعالانه از رنج غیر ممکن خواهد بود.
4) کشف معنا
حال که به این باور رسیده ایم که آینده محصول تصمیمات و نگاه مثبت خودمان است، زمان کشف معنای تحمل رنج و چالش فرا می رسد. معنایی که بیانگیر آینده ی مثبت پس از دوران رنج و ماموریت و رسالت ما در تحقق این آینده است. این معنا در هر ثانیه ی دوران رنج به ما انگیزه برای تحمل این شرایط را خواهد داد.
اطلاعاتی که در گام بازتاب جمع کرده ایم در کشف معنا بکار خواهد آمد. در تصویرسازی آینده باید حواسمان به شرایط موجود علی الخصوص موانع و منابعمان باشد تا بتوانیم تصویری جذاب و شجاعانه و در حین حال منطقی و امکان پذیر براساس داشته هایمان تصویر کنیم. تصویر فانتزی ای که منطبق با داشته هایمان نیست، به زودی ما را با شکست مواجه کرده و انگیزه برای ادامه حرکت را از ما خواهد گرفت.
در قسمت دوم به بررسی نحوه کشف و ساختار بندی معنا و 3 گام آخر گذر از رنج خواهم پرداخت.
#معنا #معنادرمانی #رسالت #ماموریت #امیدواری #خوشبینی #بوته_آزمایش #کشف_معنا #رنج #جمعه_یادگیری #تئوری_انتخاب #ویکتور_فرانکل #در_جستجوی_معنا #چشم_انداز #رهبری #الهام_بخشی