وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هدف‌گذاری» ثبت شده است

۲۸
اسفند

ابتدای سال 1401 به روال سال‌های اخیر برای خودم یه برنامه سالانه شخصی نوشتم و توی ابعاد مختلفی مثل حرفه، سلامت، خانواده و تحصیلات اهداف و اقداماتی رو همراه با زمان‌بندی مشخص کردم. هر فصل هم برنامم رو مرور کردم تا تغییرات مورد نیاز رو توش بوجود بیارم. با این حال باز هم با تعداد قابل توجهی سوپرایز و تغییرات غیرقابل پیش‌بینی مواجه شدم که هر کدوم تاثیرات قابل توجهی روی مسیر زندگیم داشت.

امسال شهر محل زندگیم رو به خارج از تهران تغییر دادم، وارد حوزه‌های جدیدی از منابع انسانی شدم و تجربه‌های جدیدی کسب کردم، دو مرتبه محل کارم رو تغییر دادم که در مرتبه دوم تصمیم به ورود به سازمانی با سبک و اسکیل متفاوتی گرفتم که تا حالا تجربه‌اش رو نداشتم و بخاطر تحولات اجتماعی نیمه دوم سال، وارد حوزه‌های مطالعاتی جدیدی شامل تاریخ و جامعه‌شناسی شدم که اصلا در برنامه‌ام نبود (البته به جز افزایش آگاهی اجتماعی و تاریخیم، ایده‌های زیادی رو در حوزه منابع انسانی از مطالعه این حوزه‌ها گرفتم و الان معتقدم که متخصصان منابع انسانی، باید در این حوزه‌ها هم برنامه‌های مطالعاتی داشته باشن.)

به قول نسیم طالب، جهان هر روز رندوم‌تر و نامنظم‌تر از روز قبله و ما همچنان فکر می‌کنیم که جهان رو تحت کنترل داریم و می‌تونیم مدلی قطعی برای پیش‌بینی اون ایجاد کنیم. قطعا این به معنا عدم برنامه‌ریزی نیست. بدون برنامه، زندگی ما مطابق برنامه دیگران پیش خواهد رفت و متکی به شانس و اقبال خواهد بود. پس چطور می‌تونیم در شرایط متغیر امروز هم برنامه‌ریزی کنیم و هم با تغییرات سازگار بشیم؟

نویسندگان کتاب «طراحی زندگی» از اصول و تکنیک‌های تفکر طراحی برای پاسخ به این سوال استفاده کرده‌ان. اونها سالهاست یه دوره آموزشی رو برای دانشجویان دانشگاه استنفورد ارائه می‌دن که بهشون کمک می‌کنه زندگی پس از دانشگاه رو طراحی کنن. تفکر طراحی یک رویکرد حل مساله انسان محوره که متمرکز بر پرسش‌گری، کنجکاوی، همکاری، آزمون و خطا و پیمودن چرخه‌های پیوسته و سریع بین طراحی و بازخورد هست و امروزه در طراحی محصولات و خدمات کاربرد گسترده‌ای داره. از اونجا که زندگی هم یه مساله انسانیه، می‌تونیم از همین رویکرد برای طراحی زندگیمون استفاده کنیم.

طبق آموخته‌های این کتاب، ما قرار نیست یه مسیر ایده‌آل و عالی برای زندگی رو پیدا و اون رو سالیان سال طی کنیم. یه طراحی برای زندگی وجود نداره. ما باید براساس علایق، توانمندی‌ها، منابع و نگرشمون به زندگی احتمالات مختلفی رو در نظر و آمادگی تجربه و آزمودنشون رو داشته باشیم. همچنین در مواجهه با تغییرات، می‌تونیم با اتکا به کنجکاوی، عمل‌گرایی و انجام برخی تمرینات فردی (مثل مدیتیشن، خاطرات نویسی و ...) تجربه‌ای از رشد و یادگیری بسازیم.

در این ایام که فرصت مناسبی برای بازنگری روی مسیر زندگی و تفکر روی ادامه اون هست، می‌تونیم با مطالعه این کتاب و استفاده از ذهنیت و ابزارهاش طرح‌هایی نو در اندازیم. این کتاب رو از انتشارات جنگل می‌تونید تهیه کنید.

 

  • حمیدرضا لاچین
۰۳
ارديبهشت

در ابتدای سال، موضوع استراتژی و هدف‌گذاری در شرکت‌ها پر از بحث و گفتگوهای داغه. معمولا شیوه رسیدن به انتخاب‌های استراتژیک به این صورته که شرکت با کمک یک تیم داخلی یا یک تیم مشاوره، اقدام به جمع‌آوری انبوهی از داده‌ها درباره محیط داخلی و خارجیش می‌کنه. بعد با تحلیل روی این داده‌ها، تعدادی گزینه کاربردی استخراج می‌شه. در مرحله آخر هم گروهی از مدیران به بررسی این گزینه‌ها براساس معیار سودآوری مالی می‌پردازن و بعد از کلی بحث و گفتگو، گزینه‌های استراتژیکشون رو انتخاب و برای تایید نهایی به پیش مدیر عامل و هیئت مدیره می‌برن.

این روش، یک روش خطی و غیر چابکه که اصلی‌ترین نقاط ضعفش طولانی بودن فرآیند، تحلیل انبوهی از داده‌های غیر مفید، از بین رفتن خلاقیت‌های فردی و ایجاد بحث‌های طولانی برای دفاع از گزینه خود بعنوان بهترین گزینه هست.  

در کتاب بازی برد، روش جدیدی برای انتخاب از بین گزینه‌های محتمل پیشنهاد شده. در این روش، شروع فرآیند با ایجاد فضایی امن برای طوفان فکری و تفکر واگراست. در این مرحله خبری از قضاوت ایده‌ها نیست، بلکه تنها دنبال جذب ایده‌ها باید باشیم.

پس از ایجاد گزینه‌های مختلف، فرض رو بر این میذاریم که همه گزینه‌ها، گزینه‌های برنده هستن. با این فرض، به بررسی شرایطی می‌پردازیم که برای برنده بودن این گزینه باید در محیط داخلی و خارجیمون صادق باشند. مهم نیست که این شرایط در حال حاضر وجود داره یا نه. فقط می‌خوایم لیستی از شرایطی که برای برنده بودن این گزینه نیاز هست رو استخراج کنیم.

در مرحله بعد، به بررسی پایداری و صادق بودن شرایط می‌پردازیم. چنانچه در مورد شرطی نگرانی و شبهه‌ای وجود داشت، تیم باید آزمایشی رو طراحی و اجرا و براساس داده، پایداری یا غیر پایداری اون شرط رو اثبات کنه. طبیعتا نهایتا گزینه‌ای انتخاب می‌شه که همه شرایط برای برنده بودنشون پایدار و صادق باشه.

این روش رو مهندسی معکوس انتخاب می‌گن. در این روش ما به جای اینکه در موقعیت دفاع از گزینه‌ها قرار بگیریم، در موقعیت کنجکاوی نسبت به امکان‌پذیر بودنشون خواهیم بود. در نهایت هم گزینه مطلوب، خود به خود پدیدار خواهد شد. مهم‌تر از همه نیازی به جمع‌آوری و تحلیل انبوهی از داده نیست. بلکه در طی فرآیند تنها دنبال داده‌ها برای فرض‌هایی می‌ریم که نسبت به پایداریشون شک داریم.

این روش علاوه بر عرصه استراتژی، می‌تونه پایه و اساس هر گفتگویی برای انتخاب باشه. کافیه به جای سوال «چه چیزی درست است؟» از خودمون بپرسیم که «چه چیزی باید درست باشد؟».

  • حمیدرضا لاچین