برند کارفرمایی انعکاس و بازتاب تجربه کاری واقعی در شرکته. برند کارفرمایی قراره نشون بده که شرکت بعنوان کارفرما چه ویژگیهایی داره و چه ارزشهایی رو ما به ازای کار کردن به کارکنانش پیشنهاد میده. تو این مسیر اصالت مهم و کلیدیه. برند کارفرمایی تبلیغات نیست که بخوایم با کمک محتواهای بصری و تیترهای جذاب، تصویری غیر واقعی از محیط کاریمون به بقیه نشون بدیم یا صرفا بخشی از تجربه واقعی رو انعکاس و مابقی رو سانسور کنیم. باید ابتدا روی ساختن یه تجربه کاری باکیفیت تمرکز کنیم و بعد از طریق این ابزار اون رو با ذینفعامون به اشتراک بذاریم.
بعد ساختن یه تجربه کاری خوب، از نظر من برند کارفرمایی دو کاربرد کلی زیر رو داره:
- ایجاد engagement در درون سازمان
از طریق برند کارفرمایی میتونیم داستانها، خاطرهها و دستاوردهای اصیل شرکت و اعضاش رو با کارکنانمون به اشتراک بذاریم تا اونها بتونن بعنوان سفیران برند این لحظات و احساس معنا و افتخار رو در بین شبکه خودشون پخش کنن.
- ایجاد آگاهی در بیرون سازمان
برند کارفرمایی کمک میکنه تا تصویری از شرکت بعنوان کارفرما رو با بازار کار، مشتریان و سرمایهگذاران به اشتراک بذاریم تا اونها فهم عمیقتری از فضای کاری شرکت و پشت صحنه اتفاقات داشته باشن. برای این هدف دوم، برند کارفرمایی باید بتونه پاسخ 5 سوال زیر رو ابتدا به مخاطبان انتقال بده:
- شرکت چه ساختار سازمانیای داره؟
معرفی اینکه در شرکت چه تیمهای کاری و با چه تخصصهایی در حال فعالیتن.
- فرهنگ حاکم بر شرکت چجوریه؟
معرفی ارزشها، فضای کلی کاری در شرکت و برداشتی که کارکنان از کار کردن در این شرکت دارن.
- چه افرادی در این شرکت مشغول به کارن؟
معرفی ویژگیهای افراد مشغول در این شرکت، مسیر شغلیشون، داستانهاشون و دستاوردهایی که داشتن.
- وضعیت عملکردی شرکت چجوریه؟
آشنایی با وضعیت رشدی شرکت، دستاوردها، عملکرد نسبت به رقبا و سلامت مالی.
- چه فرصتهایی برای همکاری با این شرکت موجوده؟
و در پایان آشنایی با فرصتهای شغلی و مسیر پیوستن به این شرکت.