وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «greg mckwen» ثبت شده است

۱۸
بهمن


نیمی از مشکلات زندگی را می توان از بله گفتن بیش از حد سریع و نه گفتن نه چندان سریع دانست.

v    جان بیلینگز

در کشورمان شاهد سرمایه گذاری و تزریق دائمی پول در شرکت های خودروسازی مانند ایران خودرو و سایپا از طرف دولت هستیم. تخصیص وام های کلان، تخصیص بودجه سالانه و حمایت در برابر مصرف کنندگان از اقداماتی بوده که در طول حیات این خودروسازان بارها شاهدش بوده ایم. یک نمونه تخصیص وام تا سقف 25 میلیون تومان در سال 1394 برای شکستن اعتصاب مردم در خرید خودروهای داخلی می باشد.

به قول یکی از اساتیدمان ما خودروسازهای خوبی نمی شویم، اما میتوانیم در قطعه سازی سرآمد شویم. چرا در شرایطی که بر همگان و دولت ضعف ما در خودروسازی، عدم توانایی در کسب رضایت مشتریان و مزیت رقابتی پایین در بازار جهانی آشکار است، اما سرمایه گذاری بر این صنعت بیشتر و بیشتر می شود؟

یکی از دلایل، پدیده روان شناختی بسیار شایعی به نام «خطای هزینه هدر رفته» است.

خطای هزینه هدر رفته میل به ادامه دادن سرمایه گذاری زمان، پول یا انرژی در کاری است که می دانیم نتیجه ای ندارد فقط به دلیل اینکه هزینه ای غیرقابل جبران را متحمل شده یا از دست داده ایم. البته این ممکن است به سادگی به دور باطل تبدیل شود: هر چه بیشتر سرمایه گذاری می کنیم، برای به پایان رساندن کار و دیدن نتیجه نهایی سرمایه گذاری مان مصمم تر می شویم. هر چه در کاری بیشتر سرمایه گذاری کنیم، رها کردن آن دشوارتر می شود.

یک نمونه تجاری این خطا جت مسافربری کنکورد (Concorde) می باشد. این جت دستاوردی چشمگیر در حوزه ی مهندسی هوانوردی بود که می توانست در ظرف دو ساعت و پنجاه و دو دقیقه و پنجاه و نه ثانیه از لندن به نیویورک برود (کمتر از نصف زمان متعارف). کنکورد سریع ترین هواپیمای مسافربری جهان است.

این هواپیما یک شکست مالی کامل بود. دولت های بریتانیا و فرانسه بیش از چهار دهه به سرمایه گذاری در این طرح ادامه دادند در حالی که می دانستند احتمال بازگشت سرمایه گذاری های مداوم شان بسیار ناچیز است. هزینه هدر رفته طراحی و ساخت کنکورد یک میلیارد دلار بود. با این حال، هر چه دولت های فرانسه و انگلیس پول بیشتری به این پروژه تزریق می کردند، خروج از آن بحران دشوارتر می شد.

خطای هزینه هدر رفته در زندگی شخصی مان هم به وفور اتفاق می افتد. به دلیل همین خطا، تا آخرین دقیقه فیلمی افتضاح در سینما می مانیم، این کار را برای هدر نرفتن پولی انجام می دهیم که برای بلیت داده ایم. به دلیل همین خطا، به جای گرفتن تاکسی، برای اتوبوس یا مترویی که هرگز نمی آید منتظر می مانیم و به دلیل همین خطا به سرمایه گذاری در روابط سمی ادامه می دهیم در حالی که می دانیم تلاش هایمان فقط اوضاع را بدتر می کند.

اما راه حل دوری از این خطا چیست؟

راه حل داشتن جسارت و اعتماد به نفس لازم برای اعتراف به اشتباه خود و لغو تعهد است، حالا هزینه هدر رفته هر چقدر که می خواهد باشد.

به جای پرسیدن سوالاتی مانند «چرا حالا که این قدر زیاد در پروژه سرمایه گذاری کرده ام، دست نگه دارم؟» یا «اگر به تلاش کردن ادامه دهم، می توانم این کار را به سرانجام برسانم؟»، باید از خودمان سوالاتی مانند «اگر در این پروژه سرمایه گذاری نکرده بودم، حالا چقدر در آن سرمایه گذاری می کردم؟» یا «اگر حالا تخصیص منابع را متوقف کنم، چه کارهای دیگری می توانم با این زمان یا پول بکنم؟» بپرسیم.

از اعتراف به شکست متنفر نباشید و از جلوی ضرر را گرفتن اسقبال کنید.

v      برگرفته از کتاب اصل گرایی، نوشته گرگ مک کویین


#جمعه_یادگیری

#اصل_گرایی

#Learning_Friday

#Essentialism


  • حمیدرضا لاچین
۰۵
بهمن


بدون خلوت کردنی فوق العاده، خلق هیچ کار درخوری امکان پذیر نیست.

- پابلو پیکاسو

بیل گیتس، بنیانگذار شرکت مایکروسافت و دومین مرد ثروتمند جهان، مشهور است همواره هفته­ ای را تعطیل می­کند تا به­ جای وظایف روزانه­ اش در مایکروسافت، فقط به خواندن و فکر کردن بپردازد. این عادت او به دهه 1980 برمی ­گردد و اینکه حتی در اوج گسترش مایکروسافت هم به این کار ادامه داده است.

به عبارت دیگر، دو بار در سال در طول پرمشغله ­ترین و آشفته­ ترین دوران تاریخ شرکت، باز هم زمان و فضایی را در برنامه زمانی خودش خلق کرده بود تا به مدت یک هفته جز خواندن مقاله و کتاب، مطالعه­ ی فناوری و فکر کردن درباره ­ی تصویری کلان کاری نکند. او اسم این هفته را «هفته تفکر» نامیده است.

بدیهی به نظر می­ رسد، ولی آخرین باری که در روز پرمشغله ­تان وقت گذاشتید تا فقط بنشینید و فکر کنید کی بود؟ منظورم پنج دقیقه­ ای نیست که صبح­ ها در حین رفتن به محل کار برای تنظیم فهرست­ کارهای روزانه­ تان وقت می ­گذارید یا جلسه­ ای که در آن درباره­ ی رویکردتان در برابر پروژه ­ی دیگری که رویش کار می­ کنید، غرق تفکر شده ­اید. منظورم کنار گذاشتن آگاهانه ­ی زمانی عاری از حواس پرتی در مکانی عاری از حواس پرتی است که در آن، جز فکر کردن هیچ کار دیگری نمی­ کنید.

رویکرد اشتباه

رویکرد اشتباه اکثر افراد این است:«سرم شلوغ است و برای فکر کردن درباره زندگی وقت ندارم».

با این طرز تفکر خودمان را در زندگی مشغول انبوه چیزهای کم اهمیت کرده و از تمرکز و پرداختن به حیاتی­ ترین مسائل زندگی خود باز می­ مانیم، و لذت سفر زندگی را آنچنان که باید نمی ­چشیم. زمانی به خود می ­آییم که با حسرت به زمان­ های سپری شده خود نگاه کرده و هم­چنان حس می­کنیم که به اهداف خود نرسیده ­ایم. مانند مدیر شرکتی که پنج سال بیشتر از آنچه قرار بود در شرکتی مانده است. او حتی زمانی برای تامل کردن و دیدن چشم انداز آینده وقت نگذاشته بود. به اکثر سازمان­ های دولتی و خصوصی کشور خودمان که نگاهی بیندازیم، نه فضایی و نه زمانی برای کارکنان خود جهت تامل ایجاد نمی­ کنند. با این رویکرد چگونه می­توان توقع اثربخشی و نوآوری از کارکنان یک سازمان داشت!

رویکرد صحیح

افراد هدفمند و اصل گرا همواره به خود می­ گویند:«باید فضایی برای فرار کردن از مشغله ­ها و بررسی زندگی ایجاد کنم.»

همه ما می ­توانیم یاد بگیریم که در زندگی­ مان فضای بیشتری خلق کنیم. همه ما می­ توانیم برای خود یک هفته تفکر ایجاد کنیم. زمانی که به دور از روزمره ­گی­ های زندگی، در تمرکز و بدون مزاحمت به تفکر درباره زندگی حرفه ­ای، زندگی خانوادگی، سیاست، مسائل سیاسی و اجتماعی و غیره بپردازیم. این تفکر به ما کمک می­ کند چیزهای حیاتی زندگی­ مان، آن­هایی که ما را به چشم انداز و اهداف خود نزدیکتر می­ کند، را تشخیص داده و بهره­ وری زندگی خود را افزایش دهیم.

تعجبی ندارد در شرکتی مانند گوگل تعداد قابل توجهی از محصولات شرکت مانند جی­میل در زمان استراحت کارکنان خلق شده است. گوگل کارکنان خود را تشویق می­ کند که حداقل روزی دو ساعت از زمان کاری خود را به انجام پروژه ­های شخصی خود بپردازنند. کارکنان در این زمان به دور از استرس، مشغله­ ها و روزمرگی­ های شغلی خود زمانی برای تفکر و تمرکز داشته که نتیجه آن خلق نوآوری­ های متعدد در این شرکت شده است.

اتاقک سیاه بدون فناوری

در دانشکده طراحی دانشگاه استنفور مخفیگاهی در طبقه همکف دانشکده ساخته شده که «اتاق سیاه» نام دارد. این اتاق کوچک به عمد طوری طراحی شده است که فقط یک تا سه نفر در آن جا شوند. این اتاق بدون پنجره و عایق صداست و از قصد طوری طراحی شده که در آن خبری از حواس پرتی نباشد. در این اتاق هیچ فناوری وجود نداشته و امکان استفاده از آنها نیز نمی باشد. افراد فقط برای فکر کردن به آن جا می ­روند تا آگاهانه تشخیص معدود چیزهای ضروری را از انبوه چیزهای خوب تمرین کنند.

همه ما باید یک اتاقک سیاه بدون فناوری برای خود داشته باشیم. فناوری می­تواند مخل تمرکز و تفکر شود. دقت کنید امروزه زمانی که در فرودگاه منتظر سوار شدن بر هواپیما هستیم یا در مطب دکتر منتظر این هستیم که نوبت­مان شود، خود را با موبایل یا سایر ابزار فناوری سرگرم می­ کنیم. زمانی که می­ توانستیم برای فکر کردن و پردازش اختصاص دهیم.

در زمان تفکر و تمرکز خود باید خود را از فناوری دور کرده و در اتاقک سیاه خود فقط قدم زده و به تامل بپردازیم.

چه دو ساعت در روز وقت بگذارید یا دو هفته در سال یا حتی پنج دقیقه در اول هر روز، مهم است که برای فرار از زندگی پرمشغله ­تان فضایی ایجاد کنید.


برگرفته از کتاب اصل گرایی، نوشته گرگ مک کویین


#جمعه_یادگیری

#اصل_گرایی

#Learning_Friday

#Essentialism

  • حمیدرضا لاچین