وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولفه رهبری» ثبت شده است

۲۳
فروردين

 

در جمعه یادگیری 9، درباره رهبری کردن جنبش ها و تغییرات با اقتباس از کتاب قبایل ست گادین نوشتم. از این نوشتم که رهبران برای رهبر بودن و ایجاد جنبش نیاز به قبایلی دارند که از آنها پیروی کنند. قبایل گروهی از مردم هستند که ایده و چشم انداز مشابه با رهبر دارند و فقط منتظر رهبری هستند که آنها را گرد هم آورده و به حرک درآورد. یاد گرفتیم که رهبران برای تشکیل قبیله خود و پیشبرد جنبش مدنظر به سه گام احتیاج دارند:

1)     الهام بخشی و انگیزه دادن

2)     ایجاد ارتباط

3)     بکارگیری قبیله

اما چگونه رهبرانی، با چه ویژگی هایی، می توانند این سه گام را با موفقیت طی کنند؟

برای یک رهبر عالی بودن، چه ویژگی ها و مؤلفه هایی لازم است؟

ست گادین در کتاب قبایل به این سوال نیز جواب می دهد. از منظر او رهبرانی می توانند این سه گام را با موفقیت طی کنند که دارای هفت مؤلفه باشند. من در جمعه یادگیری 10 بطور مختصر درباره این هفت مولفه صحبت خواهم کرد.

مولفه 1: Challenge

رهبران وضع موجود را زیر سوال می برند. اصلی ترین وظیفه یک رهبر در کتاب قبایل ایجاد تغییرات معرفی شده است. رهبران تصویری متمایز از آینده (چشم انداز) ترسیم کرده و برنامه ای برای رسیدن به آن مشخص می کنند. سپس افرادی را نیز که خواهان تغییر وضع موجودند در قبیله خود جمع آوری کرده و با بکارگیری و تقویت آنها، مسیر خود به سمت چشم انداز و وضعیت جدید را می پیمایند.

رهبران انتخاب می کنند که در مقابل تغییرات رویکرد پیشگیرانه (Proactive) داشته باشند تا رویکرد واکنشی (Reactive). چون می دانند در دنیایی که پیوسته در حال تغییر است، انتظار برای پاسخگویی به تغییراتی که دیگران ایجاد می کنند منتهی به شکست می شود. پس خودشان انتخاب می کنند که ابتکار عمل را بدست گرفته و تغییرات را بر دیگران تحمیل کنند.

 

 

مؤلفه دوم: Culture

رهبران، برمبنای اهدافشان، فرهنگی خلق و دیگران را در آن فرهنگ دخیل می کنند. فرهنگ مجموعه ای از باورها و ارزش های مشترک یک قبیله، جامعه، شرکت و... است. در فرهنگ قبیله سه عنصر زیر باید تعریف و توسط اعضای قبیله تایید و دنبال شود:

1)     ارزش ها: مجموعه ای از استانداردها و هنجارها که بعنوان چهارچوبی برای تصمیم گیری و قضاوت در قبیله استفاده می گردد. ارزش ها مانند یک قطب نما بوده که همواره مسیر شمال حقیقی شما را نشان می دهند.

2)     ماموریت یا چرایی: علت وجودی قبیله. کیستی و چیستی قبیله. ماموریت یا چرایی باید الهام بخش بوده و در فعالیت های قبیله نمود خارجی پیدا کند.

3)     چشم انداز: غایت نهایی قبیله. تصویری ایده آل از آینده متمایز که قبیله در مسیر دستیابی و ساختن آن حرکت می کند.

مؤلفه سوم: Curiosity

رهبران درباره جهانی که می خواهند تغییرش بدهند بسیار کنجکاوند. فرد کنجکاو کسی است که ابتدا در موضوع کنکاش می کند و بعد بررسی می کند که آیا خواهان پذیرفتن عواقبش است یا خیر. کنجکاوی به تمایل به درک، تمایل به امتحان کردن و تمایل به باز کردن هر پاکتی که جالب است ربط دارد. رهبران کنجکاوند، زیرا برای فهمیدن اینکه قبیله در ادامه چه مسیری را طی خواهد کرد نمی توانند صبر کنند. این کنجکاوی است که ما را به سمتی هدایت خواهد کرد تا عظمت مان را از میان مایگی تمیز دهیم.

مؤلفه چهارم: Charisma

رهبران از (اشکال مختلف) جذبه خود برای جذب و انگیزش پیروان استفاده می کنند.  نکته جالب این است که همه رهبران کاریزماتیک هستند. کاریزماتیک بودن رهبرتان نمی کند. رهبری کردن و رهبر بودن شخصیت کاریزماتیک و پرجذبه ای به شما می دهد. اکثر مردم وقتی به مؤلفه کاریزما می رسند بیخیال می شوند. «من کاریزماتیک به دنیا نیامده ام و با رفقای دیگر فرق دارم، پس فکر کنم باید به پیروی قناعت کنم». ایراد این استدلال این است که این رفقای دیگر هم کاریزماتیک به دنیا نیامده اند. کاریزماتیک بودن انتخاب است، نه نعمت خدادادی.

مؤلفه پنجم: Communicate

رهبران چشم اندازی را که برای آینده متصورند به اطلاع دیگران می رسانند. رهبران عالی می دانند که بدون قبیله امکان رهبری وجود ندارد. پس ایده و چشم انداز خود را تبدیل به داستان هایی کرده و منتشر می کنند. آنان دنبال افرادی می گردند تا داستان خود را برای آنها تعریف کرده و آنها را جذب قبیله خود نمایند. رهبران می دانند قبایل هستند که می توانند ایده آنها را بطور گسترده منتشر و قبیله را گسترش دهند.

البته اعضای قبیله این کار را برای شما نمی کنند. این کار را برای یکدیگر می کنند. رهبری هنر فراهم کردن بستری برای مردم است تا ایده های موثرشان را منتشر کنند.

مؤلفه ششم: Commit

رهبران به چشم انداز متعهدند و تصمیمات شان را برمبنای این تعهد می گیرند. رهبران نسبت به قبیله و اعضایش متعهدند و به آنها اهمیت می دهند. اگر واقعا و از دل و جان اهمیت ندهید، آن وقت احتمالا قادر به رهبری نخواهید بود.

برای رهبر بودن مسئول بودن، قدرتمند بودن، زیبا بودن یا داشتن روابط الزامی نیست. متعهد بودن الزامی است.

مؤلفه هفتم: Connect

رهبران میان پیروان خود ارتباط برقرار می کنند. امروزه با وجود اینترنت و تکنولوژی های مختلف ارتباطی، ارتباط برقرار کردن ساده تر از گذشته شده است. کاری که رهبران باید بکنند این است که اعضای قبیله خود را با استفاده از این ابزار به هم متصل کرده تا بتوانند ایده ها را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و قبیله را گسترده نمایند.

زمان انتخاب است!

همه این هفت مؤلفه اکتسابی می باشند. امروزه کسب این هفت مؤلفه و رهبری کردن آسانتر از هر زمان دیگری شده است. رهبران رهبر به دنیا نمی آیند. آنها تنها یک وجه اشتراک دارند. هر رهبر قبیله ای تنها یک وجه اشتراک دارد: عزم رهبری. مسئولی برای دادن مجموز یا تاییدیه رهبری وجود ندارد. همه کار با خودتان است. تنها کسی که نه می گوید خود شمایید.

 

"مطمئن نیستم کجا می روم، اما رهبری خواهم کرد!"

امانوئل هیمن

 

 

 

ست گادین در سال 2009 در یک سخنرانی تد به نام قبایلی که ما رهبری می کنیم، مختصرا درباره مفاهیم دو مقاله اخیرا صحبت کرده است که در زیر قبال مشاهده است.

 

  • حمیدرضا لاچین