وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ساختن برای ماندن» ثبت شده است

۳۰
آبان

 

آمازون امروز بیش از یک میلیون کارمند داره. چیزی که من رو شگفت‌زده می‌کنه اینه که با وجود این عظمت، هنوز همون اصول ساده و بنیادی روزهای اول در شرکت برقراره: وسواس روی جزئیات، وسواس روی ارزش مشتری و ...

چطور ممکنه؟

جیم کالینز در کتاب ساختن برای ماندن می‌گه «سازمان‌های ماندگار، شانس نمیارن؛ خودشون رو طوری طراحی می‌کنن که ماندگار بمونن.». این طراحی از دو طریق انجام میشه: فرهنگ و مکانیزم.

➡️ فرهنگ چیه؟

باورها و عادت‌هاییه که آدم‌ها هر روز باهاش کار می‌کنن.

➡️ مکانیزم چیه؟

ابزار و سیستم‌هایی که باعث میشه اون باورها واقعاً اجرا بشن (نه فقط روی کاغذ).

و اینجاست که نقش مدیرعامل خیلی مهم میشه. مدیرعامل نه باید فقط در سطح چشم‌انداز، استراتژی و تصویر بزرگ‌تر بمونه، و نه سازمان رو  با مدیریت ذره‌بینی، کنترل‌گری و نگه‌داشتن همه تصمیم‌ها در دستش پیش ببره. مدیرعامل معمار فرهنگ و معمار مکانیزمه. یعنی سازمانی رو طراحی می‌کنه در مراحل رشد و بزرگ شدن همچنان درست کار کنه، حتی وقتی خودش دیگه حضور نداشته باشه.

💡 مثلا توی آمازون، مشتری‌مداری فقط حرف قشنگ نیست؛ هم یه رفتار جاافتاده‌ست، هم یه سیستم که مجبور می‌کنه همیشه اتفاق بیفته. از نظر فرهنگی، تیم‌ها همیشه با این سوال شروع می‌کنن: «واقعاً این کار به نفع مشتریه؟» و همین سؤال تو همه جلسات تکرار میشه. از نظر مکانیزمی هم بزوس یه تیم درست کرد که قیمت هزاران محصول رو لحظه‌ای با رقبا چک کنه و اگه جایی ارزون‌تر بود، قیمت آمازون خودکار بیاد پایین.

💡 یا مثلا توی تویوتا هم بهبود مستمر یه چیز تشریفاتی نیست؛ هم تو رفتار آدم‌هاست، هم تو ابزارهایی که هر روز استفاده می‌کنن. از نظر فرهنگی، همه—از کارگر تا مدیر—عادت دارن هر روز از خودشون بپرسن «چطور می‌تونم این کارو یه ذره بهتر انجام بدم؟». از نظر مکانیزمی هم چیزهایی مثل کایزن، هانسه و حتی اینکه کارگر می‌تونه خط تولید رو برای یه مشکل کوچیک متوقف کنه، باعث میشه بهبود مستمر تبدیل بشه به یه عادت روزانه، نه یه پروژه مقطعی.

📰 این مطلب از دو مقاله زیر الهام گرفته شده:

https://hbr.org/2025/11/the-surprising-success-of-hands-on-leaders

https://hbr.org/1996/09/building-your-companys-vision

  • حمیدرضا لاچین
۰۲
تیر

جیم کالینز در کتاب "ساختن برای ماندن" به بررسی دلایل موفقیت پایدار و مستمر شرکت‌هایی مثل سونی، اچ پی، تری ام، جانسون اند جانسون و ... می‌پردازه. این شرکت‌ها تونستن در یک بازه بیش از 50 ساله عملکرد مالی و رشد مستمری داشته باشن و ارزشی پایدار به مشتریانشون ارائه بدن.

از نظر این کتاب، این موفقیت با اتکا بر دو عامل بدست اومده:

  1. وفاداری به یه ایدئولوژی مرکزی: این کسب و کارها مجموعه‌ای از اصول رو در قالب بیانیه هدف و ارزش‌ها تدوین و درونی‌سازی کردن که در طول زمان ثابت مونده و به تصمیمات و مسیر شرکت جهت می‌ده.
  2. تحریک پیشرفت: در عین وفاداری به این اصول ثابت، استراتژی و اهداف شرکت همواره در حال انطباق با تغییرات دنیا و هدایت شرکت به یه قدم جلوتره.

در واقع اصول، بستری برای تعیین استراتژی و اهداف متغیر ایجاد می‌کنن تا از بین بینهایت انتخاب، به مجموعه‌ای از انتخاب‌های اصیل برسیم و رشد و پیشرفت دائمی هم امکان زنده نگه‌ داشتن این اصول رو فراهم می‌کنه.

فیلم Air تصویری از شرکت نایکی می‌سازه که مشابه با تئوری جیم کالینز هست. این فیلم درباره داستان رقابت نایکی و آدیداس برای بستن بزرگترین قرارداد بسکتبال تا اون زمان با مایکل جوردن هست. رقابتی که در اون نهایتا نایکی برنده و باعث شروع مسیری می‌شه که این شرکت رو به بزرگترین بازیگر صنعت تبدیل می‌کنه.

این فیلم درباره پایبندی به اصول و در عین حال تعیین اهداف جاه طلبانه و جدیده. در طول فیلم نشون داده می‌شه که چطور 10 اصل شرکت نایکی مرجع تصمیم‌گیری و اقدامات قراره داده می‌شه و در عین حال شرکت در چارچوب این اصول، تصمیمات جدیدی می‌گیره که تا بحال در صنعت سابقه نداشته، ولی برای رقابت نیاز بوده.

 

  • حمیدرضا لاچین