عمده فیلم های سینمایی ای که برای تماشا انتخاب می کنم، داستان واقعی زندگی انسان هایی هستند که میراثی جاودان از خود در این جهان به جا گذاشته و ارزشی مثبت خلق کرده اند. تماشای داستان زندگی این افراد الهام بخش جستجوی مستمر#معنا و #رسالت زندگی ام است. اما دو داستان بیش از همه تاثیر مثبتی بر من گذاشته است: داستان فیلم های در دل طبیعت و وحشی.
وجه مشترک داستان هر دو فیلم، افرادی هستند که در زندگی شلوغ و دنیوی خود غرق شده و بدون جهتی خاص سرگردان اند. این افراد ناگهان خود را درگیر زندگی کردن انتظارات و خواسته های دنیای اطرافشان می یابند و خسته از این نوع زندگی کردن، تصمیم به آغاز سفری برای خلق زندگی ای جدید می گیرند. سفر هر دو از دل بیابان ها، جنگل ها، کوه ها و رودهای آمریکا می گذرد و انتهای متفاوتی دارد. فارغ از نتیجه، در هر دو سفر اتفاق مشترکی می افتد: شخصیت های فیلم در خلوت خود گذشته شان را مرور کرده و در خود #پویش می کنند. سپس براساس کشفیاتی که داشته اند، تصمیم به خلق امکانی جدید در زندگی همراستا با خود اصیلشان می گیرند.
بعدها در علی بابا یاد گرفتم که این اتفاق را #تحول می نامند. تحول به معنای آغاز سفری به درون برای #کشف بسترها و انگاره های ناشی از زندگی گذشته، کامل شدن با آنها و خلق بستری جدید برای #زندگی_اصیل است.
سری پادکست های #ماورا به ما گام به گام انجام این سفر تحولی، مانند سفر شخصیت فلیم های در دل طبیعت و وحشی، را می آموزد.