وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهره وری» ثبت شده است

۰۵
ارديبهشت

نتایج تحقیقاتی توسط دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که ما 47% زمان بیداریمان را مشغول فکر به چیزهایی غیر از کارهایی که انجامشان می دهیم هستیم. به عبارتی نصف زمان بیداریمان عملکردی اتوماتیک داریم و از آن آگاه نیستیم.

این عمل در زمان دورکاری و شرایط بحرانی فعلی تشدید هم می شود. زیرا هم استرس زیادی را به علت عدم قطعیت ­ها متحمل می شویم و هم به علت قرار گرفتن در شرایط غیر رسمی کاری حواس پرتی­ها و اختلالات بیشتری باعث کاهش آگاهی­مان می­شود. این استرس و عدم آگاهی سه پیامد منفی مخرب دارد: نداشتن تمرکز، تضعیف خلاقیت و در نهایت از دست رفتن بهره­­­ وری.

خبر خوب این است که می شود ذهن را آموزش داد تا بتواند در شرایط استرس زا و  پر از حواس پرتی فعلی، آگاهی و تمرکز خود را حفظ کرده تا بیشترین بهره وری را داشته باشد. 10 نکته زیر در این راستا به ما کمک خواهد کرد:

  1. داشتن خواب کافی

مغزمان در طول روز به علت انجام فعالیت زیاد سم­ هایی را درون خود تولید می­کند. داشتن خواب کافی بهترین راه ­حل برای زدودن این سم ­ها و تجدید قوای مغز برای خلاقیت است. در شبانه روز داشتن 6 الی 8 ساعت خواب مفید توصیه می­شود. همچنین داشتن یک چرت مفید نیم ساعته در میانه روز کاری نیز باعث افزایش راندمان مغز خواهد شد.

  1. دم، بازدم، دم، بازدم

تنفس بهترین تمرین برای کاهش استرس و افزایش آگاهی است. در وقفه­ های مختلفی در طول روز باید حداقل ده دقیقه زمان گذاشته و تمرین تنفس به این صورت انجام دهیم: 4 ثانیه دم، 4 ثانیه حفظ نفس و 4 ثانیه بازدم. نکته مهم این است که در طول این 10 دقیقه تمام تمرکز خود را بر روی تنفسمان نگه داریم.

اولین بار این تمرین را هنگام بیدار شدن باید انجام دهیم. لحظه ­ای که از خواب بیدار می­ شویم، انبوهی از تفکرات درباره روز پیش رویمان به ذهن می­ آید که باعث می­شود بیشترین هورمون استرس در بدنمان تولید شود. وقتی از خواب بیدار شدیم، بهتر است حداقل 2 دقیقه در رخت خواب تمرین تنفس را انجام دهیم.

در ادامه روز بهتر است این تمرین را قبل از شروع کار، در میانه و انتهای زمان کاری و همچنین قبل و بعد جلسات مهم انجام دهیم.

  1. اول صبح تلفن ممنوع

اگر پس از بیدار شدن اولین کاری که انجام دهیم چک کردن تلفن و شبکه­ های اجتماعی باشد، هورمون استرس در بدنمان تولید شده و ما را در حالت دفاعی قرار می­دهد. علاوه بر این، تشعشعات تلفن همراه سبب اختلال در ساعت طبیعی بدن و هورمون­ هایمان خواهد شد.

  1. انجام آداب صبحگاهی

انجام آداب­ های صبحگاهی زیر قبل یا بعد از مصرف صبحانه، به سلامت روان شما در ادامه روز کمک شایانی خواهد کرد:

  • دعا و مناجات
  • ورزش و نرمش. اگر ورزش در طبیعت یا فضای سبز صورت بگیرد، اثرات مثبت بیشتری بر سلامت روان خواهد داشت.
  • یادآوری 3 دلیل برای قدردانی و شکرگزاری زندگی در این روز
  • یادآوری دستاوردهای روز گذشته. اینکار به ما انگیزه زیادی برای تکرار این دستاوردها در روز جاری می­ دهد.
  • توجه به معنای کار. به عواملی فکر کنید که سبب معنادار شدن کارتان می­شود و به شما شوق و انرژی برای انجام آن را می ­دهد.
  • تعیین و نوشتن مهم ­ترین اولویت­ ها و اهداف روز. بهتر است حداکثر 3 اولویت و هدف نوشته شود.

  1. تغذیه مناسب مغز

صبحانه سرشار از پروتئین، ویتامین و کربوهیدرات، نهار سبک و کم کالری و میان وعده­ ی شامل تنقلات، میوه و سبزیجات بهترین تغذیه برای تقویت مغز هستند.

  1. انجام یک کار در هر لحظه

انجام چندکار بصورت همزمان باعث می­شود زمان انجام کارها دو برابر، تعداد خطاها بیشتر، مصرف انرژی بیشتر ، خلاقیت کمتر، نگهداشت اطلاعات کوتاه ­تر و تمرکز کمتر شود. باید در هر لحظه تنها برروی انجام یک کار تمرکز داشته و تا جایی که می­توانیم تا اتمام کار پیش برویم. اگر در میانه کار احساس خستگی کردیم، بهتر است روی برگه ای یادداشت کنیم که تا کجا پیشرفته ­ایم و تمام تمرکزمان را به فعالیت دیگری مشغول کنیم.

  1. دوری موقت از شبکه­ های اجتماعی

شبکه­ های اجتماعی مانند واتس اپ، تلگرام، اینستاگرام و ایمیل یک خاصیت اعتیادآور دارند. هنگامی که پیامی از یکی از این شبکه­ ها دریافت می­کنیم، در بدنمان هورمون دوپامین ترشح می­شود. ترشح این هورمون باعث می­شود که هر کاری داریم زمین بگذاریم و به سراغ پیام دریافتی برویم چون حس خوبی بهمان می­ دهد. در نتیجه در زمان­ هایی که می­ خواهیم تمرکز کنیم (مثل زمان حضور در جلسات)، بهتر است تمام شبکه­ های اجتماعی خود را بسته تا حواس پرتی ای ایجاد نشود.

  1. رعایت وقفه بین زمان ­های کاری

تحقیقات نشان می­دهد که ذهن ما هر یک ساعت به حدود 15 دقیقه استراحت نیاز دارد تا بتواند خلاقیت، تمرکز و بهره وری خود را حفظ کند. در طول این 15 دقیقه استراحت می­ توانیم کارهای مختلفی انجام دهیم مانند: انجام حرکات سبک ورزشی و کششی، تمرین تنفس، گفتگو با همکار یا فرد دیگر، قدم زدن در طبیعت یا فضای سبز، خوردن نهار یا میان وعده، نوشیدن چای یا قهوه و ... بهتر است که در طول این 15 دقیقه از دو کار زیر پرهیز کرده و تمام تمرکزمان را روی یکی از فعالیت­ های ذکر شده حفظ کنیم:

  • تفکر و گفتگو پیرامون مسائل کاری
  • چک کردن شبکه ­های اجتماعی

  1. استرس کمتر، شادی بیشتر

زمانی که در شرایط پرفشار و مبهم هستیم، در بدنمان هورمونی به نام کورتیزول ترشح می­شود که عامل ایجاد استرس است. استرس سبب خاموشی سیستم ایمنی بدن، از بین رفتن تمرکز و خلاقیت و ضعف در برقراری ارتباط سازنده می شود.

اوکسی توسین هورمون دیگری است که ضد کورتیزول عمل کرده و اثرات برعکس آن را ایجاد می­کند. این هورمون زمانی در بدن ترشح می­شود که احساس شادی کنیم. در نتیجه بهتر است یک لیست شادی برای خودمان تهیه کنیم تا زمانی که در شرایط استرس زا قرار گرفتیم، به سراغ این لیست برویم. این لیست باید شامل کارهای کوچکی باشد که بتواند در زمان کوتاه حس شادی را در ما ایجاد کند.

  1.  برقراری ارتباط سازنده

ما اساسا موجودات اجتماعی هستیم و تمایل به برقراری ارتباط با یکدیگر داریم. برقراری ارتباطات معنادار از جمله فعالیت­ هایی است که سبب ترشح اوکسی توسین در بدنمان شده و میزان تمرکز و خلاقیتمان را افزایش می ­دهد. بهتر است در طول روز از طریق شبکه­ های اجتماعی و تماس تصویری با همکاران خود ارتباط برقرار کرده و درباره پیشرفت در کارها و شرایط یکدیگر صحبت کنیم.

منابع

  • حمیدرضا لاچین
۲۳
مهر

FOCUS is the most important success factor in today volatile, uncertain, complex and ambiguous world.

Nowadays, we are surrounded by too many distractions: social media is demanding us to regularly check it, employers re demanding us to pick up heavier burdens at work, family and friends are demanding us to spend more time with them and etc.

The only tool we have to be our best is PRIORITIZING. Prioritizing means saying NO too many things and saying YES to a few most important ones.

As Warren Buffet said: “The difference between successful people and really successful people is that really successful people say no to almost everything.”

Warren Buffett Says This 1 Simple Habit Separates Successful People From Everyone Else

#MircoHR #productivity #focus #priority #prioritizing #warren_buffet #quote #essentialism

  • حمیدرضا لاچین
۲۵
مرداد

طبق مدل زیر، چهار سطح تجربه کارکنان عبارتند از: رضایت، مشارکت، بهره وری و وفاداری.

بین هر دو سطح پلی وجود دارد که کارکنان را از سطحی با سطح بالاتر می برد: انگیزش، توانمندسازی و سازگاری.

همانطور که در قسمت اول نوشتم، در سطح رضایت عملکرد کارکنان بصورت تراکنشی بوده و تنها به انجام وظایف خود در سطح قابل انتظار عمل می کنند. با بکارگیری عوامل انگیزشی، مخصوصا عوامل انگیزشی درونی، می توان کارکنان را به سطح مشارکت انتقال داد. در این سطح کارکنان با تمام وجود برای دستیابی به اهداف فراتر از انتظارات عمل خواهند کرد.

معمولا برای ارزیابی بهره وری یک کارمند، فرمول ارتباطی متقابل میزان رضایت و انگیزه را بکار می برند. اگر هر کدام از این دو المان در کارمندی دارای کاستی باشد، برروی بهره وری او تاثیر منفی خواهد داشت. اما یکی از قطعات مهم پازل در فرمول بهره وری همچنان گم است. ما باید توانمندسازی را نیز در این فرمول ضرب کنیم. اگر چه ممکن است فردی رضایت و انگیزه بالایی داشته باشد، امام ممکن است موانعی در راه رسیدن به بهره وری لازم وجود داشته باشد.

توانمندسازی و بهره وری

 جنگ چالدران را می توان به عنوان یک نمونه از عدم بهره وری با وجود رضایت و انگیزش دانست. در این جنگ نیروهای ایرانی شاه اسماعیل صفوی در مقابل نیروهای عثمانی شاه سلیم قرار گرفتند. نیروهای ایرانی با وجود داشتن انگیزش بالا و رضایت از وضع موجود، به علت نداشتن تجهیزات و ابزار لازم نتوانستند بهترین عملکرد خود را در جنگ نشان داده و مغلوب شدند. سرداران ارتش فقط با اتکا به المان انگیزش، گمان می کردند نیروهای ایرانی با شمشیر و تبر بر توپ های جنگی نیروهای عثمانی غلبه خواهند کرد!!!

کسب و کار نیز یک میدان جنگ است. موفقیت در کار می تواند با وجود منابع مناسب تقویت و با عدم وجود آن متوقف شود. فارغ از اینکه کارمند خود تا چه حد در کار دارای انگیزه است، اگر محیط همسو و در جهت حمایت او نباشد، در کار خود اذیت خواهد شد.

از خود بپرسید که آیا محیط سازمان امکانات کافی برای حمایت از عملکرد کارمند دارد؟ آیا کارمند شما دارای تجهیزات، ابزار و مواد لازم است؟

سازگاری و وفاداری

کارکنان وفادار به صورت زیر تعریف می شود:

کارکنانی که خود را وقف موفقیت سازمان کرده و باور دارند کار کردن در این سازمان بهترین گزینه برای آنها بوده و بیشترین منفعت را به همراه خواهد داشت. نه تنها برنامه شان این است که در این سازمان بمانند، بلکه فعالانه نیز در جستجوی فرصت های شغلی جایگزین نخواهند بود.

با این تعریف، وفاداری کارکنان را می توان بالاترین سطح تجربه کارکنان دانست. در این سطح کارکنان علاوه بر بهره وری در عملکرد، عضوی از این سازمان بودن را تنها گزینه برای ادامه مسیر حرفه ای خود دانسته و به سازمان تعلق احساسی پیدا کرده اند.

تصور فرد از این سازمان مانند خانواده ای است که از او حفاظت کرده و به رشد و بالندگی اش کمک می کند.

رسیدن به این سطح نیازمند سازگاری سازمان در ارائه عوامل انگیزشی و توامندسازی است. زمانی که کارکنان به این باور برسند که سازمان مرتبا در راستای انگیزش و توانمندسازی آنها عمل می کند، یک احساس امنیت روانی پیدا خواهند کرد که نتیجه آن وابسته شدن به سازمان برای استمرار این احساس است.

آزمون ENPS (شاخص شاخص ترویج کارکنان) برای سنجش میزان وفاداری کارکنان طراحی شده است. در استفاده از این آزمون باید توجه کرد که زمانی اطلاعات موثق و قابل قبول می دهد که سازمان در حال انتقال از سطح بهره وری به وفاداری باشد.

آگاهانه حرکت کنید!

وضعیت سازمان خود را بسنجید تا ببینید در کدام یک از این سطوح تجربه کارکنان قرار دارید. سپس با آزمون یا روش دیگری بسنجید که چقدر در این سطح موفق عمل کرده اید. اگر نتایج نشان دهد که سازمان شما در این سطح عملکردی بی عیب و نقص دارد، وقت آن است که با برنامه ریزی به سطح بعد انتقال یابید.

 

#جمعه_یادگیری

#انگیزش

#مشارکت

#رضایت

#تجربه_کارکنان

#بهره_وری

#وفاداری

#شاخص_ترویج_کارکنان

#نظریه_دوعاملی

#هرم_مازلو

#learning_Friday

#motivation

#engagement

#satisfaction

#employee_experience

#productivity

#loyalty

#MAGIC

 

  • حمیدرضا لاچین
۱۷
مرداد

چند وقتی بود که برایم تفاوت مفاهیمی مثل رضایت، انگیزش، مشارکت، بهره وری و وفاداری سوال شده بود. معمولا وقتی متنی را درباره بکارگیری یک روش تاثیرگذار و موفق در منابع انسانی میخواندم یا دربارش با بقیه صحبت می کردم، در آخر گفته می شد که بکارگیری این روش رضایت، انگیزش و وفاداری و کلی معیار خوب دیگر را افزایش می دهد. همیشه گمانم این بود که این مفاهیم معانی و کاربرد یکسانی دارند و هر روش خوبی می تواند همه را با هم افزایش بدهد.

اخیرا روی موضوع تجربه کارکنان مطالعات مختلفی انجام دادم. مدل های مختلفی مانند مدل Fogg، MAGIC،  Employee Effectiveness، هرم مازلو و نظریه دو عاملی هرتزبرگ را مطالعه کردم. هر چه بیشتر مطالعه کردم تفاوت این مفاهیم برایم بیشتر آشکار شد. کم کم برایم این سوء تفاهم که با هر راهکاری همه این معیارها رو می توان افزایش داد برطرف شد. یک مدلی در ذهنم شکل گرفت که بهم کمک کرد تا تمایز این مفاهیم را بهتر متوجه شوم. شکل زیر این مدل هست که دوست دارم با شما به اشتراک گذاشته و نظرات سازندتان را دریافت کنم.

سطوح تجربه کارکنان

طبق این مدل، چهار سطح تجربه کارکنان عبارتند از: رضایت، مشارکت، بهره وری و وفاداری.

بین هر دو سطح پلی وجود دارد که کارکنان را از سطحی به سطح بالاتر می برد: انگیزش، توانمندسازی و سازگاری.

رضایت

پایین ترین سطح تجربه کارکنان رضایت است. عواملی شامل حقوق و دستمزد، فرآیندها، دستورالعمل، محیط و همکارای خوب و امنیت در این سطح قرار دارند. رویکرد کارکنان در این سطح تراکنشی است. یعنی اگر این عوامل را در اختیارشان قرار دهید، ما به ازای آن وظایفشان را انجام داده و در سطح انتظار عمل می کنند. اما اگر این عوامل برایشان فراهم نشود، احتمالا شرکت را ترک کرده یا اگر بمانند به اصطلاح استعفای عاطفی داده اند.

طبق تحقیقات، تاثیر رضایت برروی بهره وری کارکنان 2 الی 9 درصد است.

بنابراین وقت آنست که دیگر به این تفکر بی اثر که پول، حقوق و پاداش می تواند به کارکنان انگیزه بدهد پایان داد. دیگر سازمان ها نمی توانند انتظار داشته باشند با پرداخت حقوق به کارکنان، آنها نهایت تلاششان را برای موفقیت و رشد شرکت بکار گیرند، فراتر از انتظارات عمل کرده و با شور و انرژی هر روز در کار حاضر شوند.

رسیدن به این جایگاه نیاز به بکارگیری عواملی به نام انگیزش دارد.

انگیزش و مشارکت

فاکتورهای انگیزشی عامل انتقال بین سطح رضایت به مشارکت است.

مشارکت سطحی است که کارکنان جسم، روح، ذهن و احساس خود را برای پیشروی و دستیابی به اهداف فردی و سازمانی بکار می گیرند. در سطح مشارکت، کارکنان فرای امتیازاتی که شرکت در سطح رضایت به آنها داده عمل می کنند. رویکرد کارکنان در این سطح به جای تراکنشی، متحولانه است. تلاش آنها در راستای بهبود و پیشرفت دائمی خواهد بود.

عوامل انگیزشی به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم می شوند.  ثابت شده عوامل انگیزشی درونی به شدت موثرتر از عوامل انگیزشی بیرونی هستند. مدل MAGIC از بهترین مدل ها در معرفی عوامل انگیزشی درونی است. طبق این مدل عوامل انگیزشی برای انتقال از سطح رضایت به مشارکت عبارتند از:

1. معنا (Meaning): حس هدفمندی در کار. این حس به کارکنان الهام می بخشد که جزیی از هدف والای بزرگتری هستند که قرار است دنیای متفاوت تر و بهتری بسازد. نمونه موفق کار با معنا شرکت هایی مانند اپل، ساو وست ایرلاین و چوبانی هستند.

2. اختیار (Autonomy): تنها کارکنان هستند که به 100 درصد مشکلات شغلشان واقف هستند. حس اختیار و آزادی در تصمیم گیری و انجام کارها، از عاقلانه ترین کارهایی هست که یک مدیر می تواند انجام دهد. حس اختیار به کارکنان انگیزش می دهد تا با مسئولیت پذیری بیشتری وظایف محوله را انجام دهند.

3. رشد (Growth): طبق تحقیقات انجام شده در شرکت فیسبوک، عاملی که کارکنان بیش از همه در کار دنبالش هستند، حس پیشرفت و یادگیری مستمر است. از آنجا که انسان ها همواره دنبال بهتر شدن و شرایط بهتر هستند، اگر شرکت ها فضایی را برای رشد دائمی کارکنان مهیا کنند آنها با انگیزه بالاتری برای رشد خود تلاش خواهند کرد. نتیجه این رشد قطعا رشد سازمان خواهد بود.

4. اثر (Impact): انسان ها موجودات اجتماعی هستند و نسبت به جامعه خود حس تعلق و مسئولیت دارند. حال این جامعه می تواند یک تیم، یک شرکت، یک محله، یک کشور یا دنیا باشد. اگر کارکنان تاثیری که کارشان بر روی جوامع مختلفی که عضوشان هستند را ببینند، با انگیزه بیشتری تلاش خواهند کرد. آن وقت دیگر خود را بعنوان یک سرایدار نمی بییند، بلکه به عنوان عضوی از مجموعه ناسا می بییند که تلاش دارد انسان را به ماه بفرستد.

5. اتصال (Connectedness): طبق تحقیقات انجام گرفته توسط دانشگاه هاروارد، خوشبختترین انسان ها کسانی هستند که ارتباطات با کیفیتی دارند. شرکتی که بتواند فضای حاکم را به یک فضای صمیمی و خانوادگی تبدیل کند، کارکنانی خواهد داشت که از لحاظ احساسی به مجموعه تعلق داشته و با تمام وجود برای بهبود وضع این خانواده شرکتی خود تلاش خواهند کرد.

به سوی بهره وری

در سطح مشارکت، هنوز کارکنان در بهره ورترین حالت خود قرار ندارند. در قسمت دوم درباره چگونگی ارتقا کارکنان به سطح بهره وری و وفاداری صحبت خواهم کرد.

 

#جمعه_یادگیری

#انگیزش

#مشارکت

#رضایت

#تجربه_کارکنان

#بهره_وری

#وفاداری

#نظریه_دوعاملی

#هرم_مازلو

#learning_Friday

#motivation

#engagement

#satisfaction

#employee_experience

#productivity

#loyalty

#MAGIC

  • حمیدرضا لاچین
۱۷
مرداد

Couple of months ago, I had a conversation with one of Iranian company's HR manager. We were working on designing a career development process for company's employees.

 While our focus was on planning a development process to extend employee tenure period, the manager gave us a wise advice.

He said: “We cannot provide employees with opportunities to progress and grow forever here. We want to help them to grow their career daily even if it means to continue their career somewhere else."

Averagely it takes 3 to 5 years to pave a learning cycle and master a business function. HR leaders must be aware of employee’s position in their learning cycle. When they are at the top and there is no more opportunity for learning and growing, it's time to help them find new challenges somewhere else.

If we insist on holding them, the results would be less productivity, motivation and energy.

#MicroHR #productivity #wellbeing #success #developmentopportunity #development #growth #careergrowth #HR #learningcycle

 

HBR: Your Organization Needs a Learning Ecosystem

  • حمیدرضا لاچین
۲۱
تیر


امروز برای اولین بار تجربه حضور در یک همایش تداکس را بدست آوردم. امروز هشتمین همایش تداکس تهران در سالن همایش های برج میلاد با حضور جمعیت کثیری برگزار شد. فرای زیبایی های بصری برگزاری همایش، کیفیت و جذابیت سخنرانی های ارائه شده در تداکس هایی که تاکنون دیده ام، مرا ترغیب به ثبت نام در همایش امروز برای بهره مندی از کلی ایده هیجان انگیز کرد. اما متاسفانه کیفیت سخنرانی ها در حد انتظار نبود. آنچنان خبری از ایده های جذاب و هیجان انگیز، ارائه های احساسی و میخکوب کننده و به وجد آمدن شرکت کننده ها (به جز مواقعی که موسیقی زنده اجرا می شد) نبود.

تنها یکی از سخنرانی ها توانست به گونه ای جذبم کند که میخکوب شوم و با دقت تا انتها گوش کنم. سخنرانی خانم آسیه حاتمی، بنیانگذار و مدیر ایران تلنت، با موضوع چهار اقدام برای نتیجه گرفتن از سالهایی که صرف اخذ مدارک آموزشی می کنیم.

این سخنرانی از آن جهت برایم جذاب بود که توانستم محتوایش را با دانسته های قبلیم مرتبط کنم، این بار در حوزه ای جدید که تاکنون از آن دانسته ها در این حوزه استفاده نکرده بودم. در این سخنرانی خانوم حاتمی چهار راهکار برای افزایش بهره وری در آموزش خودمان را مطرح کردند. هر راهکار برای من یک دانسته قبلی ام را به یاد آورد و منجر به درک عمیق تری از سخنرانی شد. اما راهکار اول برایم مهم ترین و جذاب ترین بود. راهکار اول بهترین درسی بود که امروز از تداکس تهران، دقیقتر از خانم حاتمی، آموختم. اصل گرایی در آموزش.

آموزش اصل گرا

شاید تنها هدف تعریف شده در بیست سال اول زندگی اغلب ایرانیها به تحصیلات و کسب علم مربوط میشود. زمان بسیاری را در مدرسه، موسسات آموزشی و کمک آموزشی می گذرانند و امیدوارند که این تلاش، سرمایه مرحله بعدی زندگی آنها باشد. اما تحقیقات نشان میدهند که اکثر فارغ التحصیلان در ایران، نه تنها مهارت کافی برای قبول مسئولیت در یک شغل را ندارند بلکه امیدی به داشتن آینده ی درخشان برای خود را نیز ندارند. آیا این همه وقت و پول و انرژی برای درس خواندن ارزش دارد؟

راهکار چیست؟ آموزش هایمان را در راستای اهدافمان برنامه ریزی کنیم. چیزی که دوست دارم به آن بگویم اصل گرایی در آموزش.

اما این اهدافمان چیست؟ تبدیل استعدادها به توانایی.

با کشف استعدادها شروع کنید

در جمعه یادگیری 11 درباره کشف نقاط قوتمان نوشتم. درباره اهمیت کشف استعداها و سرمایه گذاری برروی آنها برای تبدیل به توانمندی. قبل از اینکه سراغ آموزش برویم باید استعداهایمان را کشف کنیم.

تحقیقات نشان داده است که استعدادهای هر فرد در بازه زمانی 3 تا 16 سالگی شکل می گیرد. اگر در این بازه زمانی استعدادهایمان را کشف نکنیم و آنها را بکار نگیریم، ظرفیت آنها در ذهنمان از بین می رود و رشد مجدد آنها بسیار سخت می شود. در نظام آموزشی ما در این بازه زمانی عمدتا کاری که انجام می شود یکسان سازی توانایی ها است نه کشف و پرورش استعداهای ذاتی. طبیعی است که خیلی از جوانان ایرانی در انتخاب رشته تحصیلی و حرفه شغلی خود به سمتی می روند که هیچ علاقه و استعدادی در آن ندارند. نتیجه آن بهره وری پایین، سطح پایین امید به زندگی، سطح پایین شادی و ده ها تاثیر منفی دیگر بر فرد و جامعه شده است.

تبدیل استعدادها به توانمندی های بالفعل مستلزم ممارست و سخت کوشی است. برای این تبدیل فرمول ساده زیر را در نظر بگیرید:

استعداد (روش طبیعی فکر، احساس یا رفتار) * سرمایه گذاری (زمانی که برای تمرین، پرورش مهارت ها و افزایش دانش صرف می شود) = توانمندی (توانایی بوجود آوردن مستمر عملکرد مطلوب یا تقریبا بی نقص)

این سرمایه گذاری همان آموزش دیدن و تربیت شدن است. در نتیجه برای اینکه آموزش هایمان را در راستای اهدافمان باشد، ابتدا باید استعداهایمان را کشف کرده و سپس در راستای رسیدن به اهداف (تبدیل استعدادها به توامندی و بکارگیری آنها) آموزش های موثر و لازم را بکار بگیریم.

ما روزانه در معرض هجم عظیمی از اطلاعات، دانش و محتوا قرار داریم. علی الخصوص در فضای مجازی که بیشترین زمانمان را در آن صرف کرده و به نوعی اولین منبع آموزشی ما نیز حساب می شود. طبق آمار حجم توئیت های روزانه معادل 345 هزار کتاب است. در هر دقیقه 300 ساعت ویدئو در یوتیوب آپلود شده و در هر روز 95 میلیون عکس و فیلم در اینستاگرام قرار می گیرد. این حجم از اطلاعات را در کنار تعداد بی شمار کتاب ها،  سایت ها و کارگاه های آموزشی قرار دهید.

در این شرایط اصل گرایی معنا پیدا می کند. قبلا از اصل گرایی برایتان گفته ام. شکل زیر ساده ترین تعریف اصل گرایی است. همان چیزی که خانوم حاتمی بعنوان اصل اول بهره وری در آموزش بیان کردند. اینکه تمام انرژی، زمان، پول، ظرفیت ذهن و منابعمان را تنهل در راستای آموزش و پرورش استعدادهایمان صرف کنیم. اینکه همه چیز را باید یاد بگیریم چون ضرر ندارد و یک روز بکار می آید یک تفکر فرع گرا است. با اینکار بدترین بهره برداری از منابعمان را خواهیم برد. با این منابع محدودی که داریم، بهترین کار اصل گرایی است. هر گونه آموزشی که میخواهیم ببینیم را از این فیلتر رد کنیم: آیا این آموزش در راستای پرورش استعداهایمان و رسیدن به اهدافم است؟

با تفکر اصل گرایی امید و شور و شوق و آینده نگری دوباره به شما برمی گردد. به قول جیمز کالینز: اگر تنها یک کار را بلد هستید که انجام دهید، فقط باید همانکار را دنبال کنید.

حوزه خاص (Niche) خود را پیدا کنید و با اصل گرایی در آموزش، بالاترین بهره وری را در زندگی تجربه کنید. بازارکار منتظر شما است.



#جمعه_یادگیری

#اصل_گرایی

#تداکس_تهران

#تداکس2019

#ایران_تلنت

#کشف_استعداد

#بهره_وری

#آموزش_اصل_گرا

#آموزش

#learning_Friday

#essentialism

#TEDx2019

#TEDx_Tehran

#iran_talent

#talent

#productivity

#essentilaist_education

#education


  • حمیدرضا لاچین
۰۶
خرداد


American psychologist Frederick Herzberg’s Motivation-Hygiene Theory proposes that people are influenced by two factors: those that impact motivation and basic factors that influence job satisfaction.

Hygiene factors determine a person’s level of satisfaction with their job and strongly influence employee retention.  If they are not met, they lead to job dissatisfaction and cause employees to look for better opportunities elsewhere.

Motivation factors influence how a person performs on the job. When an employee is motivated, they invest more of themselves in their work and strive to do better.

To have engaged employees, organizations should invest on both employees’ satisfaction and motivation. High engagement should be organization’s top priority. Organizations with genuinely engaged employees have higher retention, productivity, customer satisfaction, innovation, and quality. They also require less training time, experience less illness, and have fewer accidents.

#employee_engagement

 #job_satisfaction

 #motivation

 #Herzberg_theory

 #productivity

  • حمیدرضا لاچین
۰۸
فروردين

.Ultra-productive people say "no" to almost everything. If something is not a ‘Hell Yeah!’ then it’s a no .Remember, you only have 1,440 minutes in a day. Don’t give them away easily

#MicroHR

hashtagproductivity

hashtagsay_no

 

  • حمیدرضا لاچین