وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

رویای من ساختن یک فرهنگ کاری مبتنی بر به‌زیستی هست. فرهنگی که در اون سلامت جسمانی، روانی، روحانی و عاطفی انسان‌ها مقدم بر هر اولویت دیگه‌ای تو محیط کاره و کار، منبعی برای بهبود کیفیت زندگیه.

وبسایت حمیدرضا لاچین - فعال در حوزه‌ی منابع انسانی، رهبری و توسعه فردی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ سازمانی» ثبت شده است

۰۵
اسفند

💡 در پست "رویایی دارم ...!" از رویای خودم گفته بودم، یعنی خلق یک فرهنگ و تجربه کاری مبتنی بر به‌زیستی.

⬅️ از سال 98 درگیر مطالعه این مفهوم و آزمون و خطا برای اجرای طرح‌هایی مرتبط در سازمان‌ها هستم که برخی موفق و برخی ناموفق بوده است. تصمیم دارم از این به بعد هم تلاش و انرژی بیشتری رو برای یادگیری این مفهوم و پیاده‌سازیش در سازمان‌ها صرف کنم. همچنین تجربه‌ها و یادگیری‌هام رو در قالب نوشته‌های ماهانه به اشتراک گذاشته و بازخوردها و نظرات شما رو بشنوم. این نوشته‌ها از طریق مجله به‌زیستی بصورت ماهانه با شما به اشتراک گذاشته خواهد شد.

⬅️ اگه علاقه‌مند به این موضوع و مایل به مشارکت در خلق چنین محیط کاری‌ای هستید، می‌تونید از طریق لینک‌های زیر این مجله رو دنبال کنید.

✌🏻به امید روزی که اکثر سازمان‌ها، بستری برای بهبود کیفیت زندگی و اثرگذاری مثبتمون در این دنیا باشن.

  • حمیدرضا لاچین
۰۹
دی

"شهامت زیادی لازم است تا با تعصبات و رژیم‌های سرکوبگر بجنگی، اما پذیرفتن جهل و اقدام به ناشناخته‌ها، جسارت حتی بزرگتری می‌خواهد. اگر چیزی می‌دانیم، نباید از تردید درباره عقایدمان و بازنگری خودمان بترسیم. بسیاری از مردم از ناشناخته‌ها می‌ترسند و برای هر پرسشی، پاسخی صریح می‌خواهند. ترش از ناشناخته‌ها، می‌تواند ما را بیش از هر حاکم مسبتدی فلج کند."

  • بخشی از کتاب 21 درس برای قرن 21 از یووال نوح هراری

ابهام و عدم قطعیت درباره آینده ذاتا برای انسان اضطراب و استرس‌آوره. مخصوصا در دوران کنونی که تغییرات بسیار سریع و پیش‌بینی آینده بسیار سخت شده. اما میزان این اضطراب در همه فرهنگ‌ها یکسان نیست. در طول تاریخ، فرهنگ‌های مختلف راهکارها و رویکردهای مختلفی رو برای مقابله با این اضطراب توسعه دادن که برخی متمرکز بر کنترل آینده (اضطراب بیشتر) و برخی متمرکز بر مواجهه منعطفانه با آن (اضطراب کمتر) بوده. به نظر شما، فرهنگ ایرانی در مواجهه با عدم قطعیت در کجای این طیف قرار داره؟

برای پاسخ، می‌تونیم به نتایج تحقیقات پروفسور گرت هافستد مراجعه کنیم. گرت هافستد یکی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان در زمینه فرهنگ ملی و سازمانیه. از نظر او، فرهنگ برنامه‌ریزی ذهنی و یادگیری جمعیه که افراد یه گروه رو از افراد سایر گروه‌ها متمایز می‌کنه. هافستد در نتیجه تحقیقات خود 6 بعد زیر رو برای تبیین فرهنگ ملی هر کشور معین کرده:

  • فاصله قدرت
  • اجتناب از عدم اطمینان
  • فردگرایی یا جمع‌گرایی
  • زن‌خویی یا مردخویی
  • گرایش به بلند مدت یا کوتاه مدت
  • خودداری یا لذت‌جویی

ابعاد مدل فرهنگ ملی هافستد

نتیجه تحقیقات او درباره فرهنگ ایران نشون می‌ده که کشور ما در بعد اجتناب از عدم اطمینان نمره بالایی داره و در زمره کشورهای ناسازگار با ابهام قرار می‌گیره. چنین کشورهایی ابهام رو بعنوان یک تهدید دیده و تلاش می‌کنن با ایجاد ساز و کارها و باورها (مثل باورهای مذهبی یا نظام‌های ایدئولوژیک) پاسخ‌های قطعی برای آینده ارائه بدن. در این کشورها، رفتارها و ایده‌های خارج عرف یا تلاش برای ایجاد تغییرات، غیرمعمول ارزیابی شده و با اونها برخورد قهری می‌شه. همچنین امنیت از مهم‌ترین نیازهای مردم این کشور بوده و بر انتخاب‌ها و تصمیماتشون اثرگذاره. مردم برای جواب سوالاتشون به تجارب یا سنن گذشتشگان بیشتر از علم و کشف و جستجو اتکا می‌کنن. در نهایت، تصمیمات و اقدامات کوتاه مدت بوده و هر فرد دنبال کسب سریعترین نتیجه ممکنه.

امتیازات ایران در مدل فرهنگ ملی هافستد

در نتیجه به نظر می‌رسه در فرهنگ ملی ما، ترجیح اکثرمون اینه که به شناخته‌ها بچسبیم و از حرکت به سمت ناشناخته‌ها خودداری کنیم. عدم اطمینان از آینده، باعث می‌شه اکثر ما از اقدام برای تغییر عقب کشیده و به پذیرش وضع موجود تن بدیم. در حالیکه موفق‌ترین جوامع و سازمان‌ها، از افراد شجاعی تشکیل شده که وضع موجود رو زیر سوال برده و سوال‌های سخت می‌پرسن.

می‌تونید برای مطالعه مدل فرهنگ ملی هافستد و نتایج تحقیقاتش درباره فرهنگ ایران، به لینک‌های زیر رجوع کنید.

 

  • حمیدرضا لاچین
۰۶
فروردين

دیوید اولریچ در مقاله‌ای تعریف زیر رو از #فرهنگ ارائه می‌ده:

Culture is the identity of the firm in the mind of its key customers made real to employees.

در واقع فرهنگ، قول‌هایی که شرکت به مشتریانش داده رو به اقدامات و اصول سازمانی برای #کارکنان تبدیل می‌کنه تا از ارائه خدمات به #مشتریان طبق وعده‌هایی که داده اطمینان حاصل کنه.

تعریف فرهنگ، با تعریف‌کردن مجموعه‌ای از #ارزش‌ها که در اسناد رسمی شرکت، صفحه شغل و طراحی دفاتر میاد اتفاق می‌افته. ارزش‌ها، که باورهای کلیدی اعضای شرکت رو ترسیم می‌کنه، عمدتا توسط #بنیان‌گذاران تعیین می‌شه و شامل کلماتی جذاب و عمومی مثل صداقت، خلاقیت و ... است. اما چطور میشه این کلمات عمومی و انتزاعی رو به عادت‌ها و حقایق روزمره سازمان تبدیل کرد؟

یک نمونه موفق که تونسته این اتصال بین ارزش‌ها و قول‌های برند رو ایجاد کنه شرکت #آمازون هست. قول اصلی آمازون به مشتریانش این هست که بتونن هر چیزی رو که نیاز دارن در سریع‌ترین زمان و با پایین‌ترین قیمت پیدا کرده، و اگه کیفیت خدمتی که گرفتن پایین‌تر از حد انتظار بود وجه پرداختیشون رو دریافت کنن. در واقع #تعهد اصلی آمازون، مشتری‌مداری تمام عیار است.

از اونجا که انتظارات مشتری همواره در حال افزایش هست، تنها راه حفظ دائمی رضایت مشتری نوآوری و پیشرفت دائمی در داخل سیستم‌ها و خدمات آمازون هست. برهمین اساس، جف بزوس فرهنگ آمازون رو "فرهنگ همیشه #روز_اول" تعریف کرده است.

برای اینکه این فرهنگ در تمامی سطوح سازمان زندگی بشه، آمازون #رفتارهای دقیق متناظر با این فرهنگ رو تعریف و در داخل سیستم ارزیابی عملکردش آورده. بعلاوه جوایزی برای #قدردانی از کارکنانی که بیشترین تلاش رو برای به حقیقت پیوستن این فرهنگ انجام میدن در نظر گرفته. همچنین #نمادهایی داخل شرکت خلق کرده که هر روز معنای این فرهنگ برای کارکنان یادآوری بشه. مثلا دفتر مرکزی آمازون به نام "روز اول" هست یا همیشه در جلسات صندلی‌ای خالی بصورت نمادین بعنوان جایگاه مشتری وجود داره. و کلی اقدامات دیگه.

آمازون به اصطلاح فرهنگ رو #عملیاتی کرده و تنها به نوشته‌های روی دیوار یا سخنان مدیر عامل اکتفا نشده. ساختار و سیستم‌های مدیریتی به‌گونه‌ای طراحی شده تا کارکنان این فرهنگ رو در #تجربه_کاری روزمره‌شون لمس و زندگی کنن. 

برای آشنایی بیشتر با این فرهنگ و سیستم‌های آمازون پیشنهاد میدم حتما کتاب "همیشه روز اول است" رو مطالعه کنین.

  • حمیدرضا لاچین
۰۱
شهریور

There are 3 key criteria for recruitment:

1) NETWORK FIT: how much the applicant is capable of working with teammates? Is the applicant willing to co-create?

2) CULTURE FIT: does the applicant believe in our company's values, mission, vision and principles?

3) SKILL FIT: is applicant qualified based in terms of knowledge, education, skills and experience?

Due to the research, the MOST SUCCESSFUL EMPLOYEES are the ones who are first network fit then culture fit.

 

Having a unique, inspiring and transparent culture leads to attracting the talents who believe in what you believe and do their best to fulfil company purpose.

One of the best examples of such companies is Southwest Airline.

How Southwest Airlines Hires Such Dedicated People

#MicroHR #purpose #vision #fulfillment #values #culturefit #purposefuljob

  • حمیدرضا لاچین
۰۹
ارديبهشت

“You don’t hire for skills; you hire for attitude. You can always teach skills.” (Herb Kelleher, Co-Founder of Southwest Airlines)


The days of merely hiring for skills are gone. Nowadays, great organizations have structured cultures and values which serve as the framework for hiring, onboarding, developing, promoting and offboarding people. People are more likely to operate at their best in the organizations to which they culturally fit. As Simon Sinek mentions in his book Start with Why: “We do better in cultures in which we are good fits.”

The following diagram gives us some hints on the correlation between performance and cultural fit. It emphasizes that lack of good performance can be compensated by training and coaching, but poor cultural fit should be considered as a potential dismissal.

 

#MicroHR #cultural_fit


  • حمیدرضا لاچین